نیمه شب
چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۳۱ ق.ظ
چون نرمی باران بر فسردگی زمین
چون شعله ای از دور بر سردی شب
چون دستانی که به مهر گشوده باشی
در رحمِ آغوشت خفتن ..
- ۰ نظر
- ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۳:۳۱
چون نرمی باران بر فسردگی زمین
چون شعله ای از دور بر سردی شب
چون دستانی که به مهر گشوده باشی
در رحمِ آغوشت خفتن ..
در چنین بارش ظلمتها از خستگی جهان
در این زمانة بی هیچ و همة آدمی
در میانة این طوفان
تو پیش میروی ای من .. ای منِ ایستاده بر خویش !
..
عاطفه راه مطمئنی برای ادراک جهان است.
_سارتر
سیاهیِ اندوه را به آتشِ اشتیاقت از دل زدودن..
محبوبم،
تو را چون شعری در ستایش شب
ترانه ای ساده در وصف تکه ای ابر ،
تو را از فراسوی یقین و تردید میخوانم
..
جهان در ناپایدارترین وجه خود مرا به اصیلترین حالتم فرا میخواند،