کرگدن ، ابراهیم و درخت جان

آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۸/۲۸
    از
  • ۰۱/۰۵/۱۳
    ζ

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

ظهرانه

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ب.ظ


درخت جان میگوید: خوشحالی با ذراتِ مرموزِ نهفته درآفتاب بر سر آدم می بارد که پس زمینه اش هم همان بوی آشنا پیچیده باشد ،




  • , ,

به لایتناهی

شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ب.ظ

قسم به خدای احتمالِ قریب به یقین .. به راهِ روشنِ نرسیدن ..  به تقدسِ این شکِ آمیخته به تو  ،


  • , ,

مقام ادب

دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۰ ب.ظ


 عبّاس ..  برادری از تو مقام یافت ، آب از تو حیات .. ماه از تو خموشی بر دایره ی خورشید  ،





  • , ,

let it go

پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۴ ق.ظ

به آن خیابان حتی که عصرها میگذری از سکوت آغوشش و به آن سنگفرش کهنه خوشبخت و به آن ذرات معلقی که ها میشوند از دهان سردت ، از دهان سردت بر دستان یخ زده ات .. 




  • , ,

عظیم

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۶ ب.ظ

 آن بن بست ناگهان جلوی چشمش سبز شده بود وقتی آنطور فرار می کرد بالاخره آن گوشه ته کوچه بن بست روی زمین نشست آنها دنبالش آمده بودند باز هم آن سیاهی های ترسناک بر او هجوم آورده بودند وحالا اینجا سیاهی ها در خاموشی عظیم این گوشه ی بی راه گریز از او دست کشیدند دیگرترسهای کوچک گریختند و او با ترس بزرگ تنها ماند دانست که دیگر باید با همین ساکت بماند و حتی درد نکشد پس در آن کنج تاریک آرام گرفت ،



  • , ,

ای پاییز !

يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۷ ب.ظ

برگهای رنگین چونان پاره های آرزو و خیال

بر زمین می ریزند ..

بر آنها راه می روم

بر رؤیاهای فروافتاده قدم میزنم ،




  • , ,