کرگدن ، ابراهیم و درخت جان

آخرین مطالب
  • ۰۱/۰۸/۲۸
    از
  • ۰۱/۰۵/۱۳
    ζ

شاید ..

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۲۰ ب.ظ

گویا کسی پرسیده بود و یکی از احتمالات اینطور میتوانسته باشد که : کرگدن و ابراهیم از همان قدیم و جدید بوده اند. قدیم از آن جهت که یکبار که دم غروب بوده یا سر ظهر یا نصفه شب و باد سردی می آمده تا حدی که دماغ ها و گوشها و انگشتها کرخت شده بودند ، کرگدن سرشاخش را که آنقدر تابلو بوده نشانه گرفته بوده و میرفته جلو بی هدف و ابراهیم که عادت داشته کنار خیابان های یکطرفه پردود تند تند قدم بزند پشت به ماشینها ، درست وسط کنار خیابان بزرگه همیشگی خورده بودند بهم یعنی شاخ کرگدن گیر کرده بوده به شال گردن ابراهیم و متحیر ایستاده بوده اند و اینطور آغاز شده .. و جدید از آنجهت که انگار که همین حالا همدیگر را و بقیه را دیده باشند برای اولین بار، هر بار اول متعجب می شدند و بعد چیز عجیبی توی قلبشان احساس می کردند که نمیدانستند چیست و بعد دوباره همه چی همانطوری عادی میشده .. و درخت جان هم که معلوم نیست هیچ چیزش ،



  • ۹۵/۰۲/۰۶
  • , ,

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی