ظهر...
چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۵۷ ق.ظ
رنج هامان.. ما را میخندانْد ،
- ۰ نظر
- ۱۵ دی ۰۰ ، ۰۰:۵۷
ما سرخوشانِ مستِ دل از دست داده ایم ،
_حافظ
محبوبم؛
همین تزلزلِ هستی، ما را بس است..
انسان همان اشتیاقِ خویش است و تمام.
لحظه:
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سر من مایهٔ سودا همه تو /مولانا
....
ساقه ها، آن سبزهای نحیف، دوباره دیوارها را، آن دیوارهای پریده رنگ را، در آغوش میکشند.. در آغوشِ مشتاقِ پرشرمشان ...
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا، موعد دیدار کجاست؟
_ حافظ
آسان و سخت؛ همچون کندنِ پوست از تنِ مُرده
.
.