به سوی بیقراری ..
شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۵۶ ب.ظ
درراه خانه ی دلدار یا در بازگشت از میدان رقص درکوچه ای تاریک هدف حمله قرارگرفتن و چند ضربت چوب خوردن، با سرعت برق خود را به هرسو افکندن و از دفاع به حمله پرداختن، نفس زنان کمر حریف از نفس افتاده را خم کردن و مشت زیرچانه اش کوفتن و موهایش را به چنگ کندن یا گلویش را در پنجه فشردن، این ها همه برایش بسیار خوشایند بود و سیاهی اندوهش را تا مدتها روشن میکرد .. "
نارتسیس وگلدموند، هرمان هسه ترجمه سروش حبیبی ،
- ۹۵/۰۵/۰۹